محمدرضا عاشوری

وبلاگ نوشته‌ها و روزنوشته‌های محمدرضا عاشوری

پیاده‌روی : 6 آبان

دیروز به هم به پیاده روی رفتم. با یک پادکست جدید آشنا شده بودم به نام طنزپردازی. کمی‌ که گوش دادم برایم جالب به نظر رسید. اپیزود چهلم: خداحافظ رابین را گوش دادم که در مورد زندگی رابین ویلیامز بود. گوینده آنقدر شیرین و طنزگونه تعریف کرد که بسیاز لذت بردم.

با اینکه دانستن زندگی رابین ویلیامز چیز خاصی به من اضافه نمی‌کند اما نحوه بیان و طنزپردازی گوینده برایم دلچسب بود.

چیز زیادی برای تعریف کردن برایتان ندارم. اما پیشنهاد می‌کنم پادکست‌های طنزپردازی را گوش دهید.

احتمالا امروز و فردا به پیاده‌روی نمی‌روم .

روزنوشت: 5 آبان

کتاب‌هایم امروز رسیدند، از دیدنشان کلی خوشحال شدم. هنوز وقت نکردم درست و حسابی تورقی کنم اما کتاب‌های خوبی هستند. تقریبا مطمئنم که همه‌شان کتاب‌های خوبی هستند.

پیاده‌روی 4 آبان

دیروز هم به پیاده‌روی رفتم. همسر گرامی بیرون بود تماس گرفت و گفت با هم برویم پیاده‌روی ما هم چشم گویان به سمتش شتافتیم. طبیعتا وقتی آدم با همسرش به پیاده‌روی می‌رود هندزفری توی‌ گوشش نمی‌کند تا فایل صوتی گوش دهد. پس دیروز چیزی گوش ندادم.

دیروز باران شدیدی می‌بارید و هردومان خیس آب شدیم. چتر هم جواب‌گو نبود.

پیاده‌روی 3 آبان

دیروز هم به پیاده روی رفتم. در بین راه به ادامه فایل صوتی عادل طالبی که در آن درباره استراتژی ورود به بازارهای اینترنتی صحبت می‌کرد گوش دادم.

بالاخره کمی از مقدمه گفتن خارج شد و بحث اصلی شروع شد. 

خرید کتاب 3 آبان

بعضی وقت‌ها هوس کتاب خریدن که به سرم می‌زند نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم. سایت سی بوک هم همیشه با تخفیف‌های خود این وسوسه را تشدید می‌کند.

۱ ۲ ۳ . . . ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ . . . ۱۲ ۱۳ ۱۴
این وبلاگ شامل نوشته‌های پراکنده‌ و روزنوشته‌هایی است که تصمیم گرفته‌ام منتشر کنم.

Designed By Erfan Powered by Bayan