نوشتن با خودکار همیشه برایم لذتبخشتر از نوشتن با کیبرد و کامپیوتر بوده است. وقتی در این وبلاگ یا آن یکی نمینویسم معنیاش این نیست که از نوشتن دورم، خیر. من تقریبا هر روز مینویسم. اما در دفترم. با خودکارهایم. خودکارها را دوست دارم. مخصوصا آنها که تمام شدنشان را به چشم میشود دید. درست است که یک روز تمام میشوند ولی در طی مدت دوستیمان لذت نوشتن را به من هدیه میدهند و اینکه دروغ نمیگویند، میشود دید که کی تمام میشوند.
لذت تماشای حجم کاغذهای انباشته شده و دفترهای تمام شده هم چیز دیگری است. وقتی میبینم چندین دفتر و یک کپه کاغذ بر اثرنوشتنهای زیاد روی هم جمع شدهاند لذتی وصف ناپذیر در من جریان پیدا میکند.
حیات وبلاگ به نوشتن وبلاگ نویس است و من از جانب این وبلاگ خواستم بگویم، هنوز مینویسم، پس هستم.
مدت زیادی است که قصد کردهام بیشتر در این عالم صفحات در هم تنیده بنویسم ولی هربار بهانهای بود، و در این ایام که برما سپری شد... بگذریم!
من باور دارم که میشود تغییر کرد، باور دارم که میشود دنیا را به جای بهتری تبدیل کرد ولی همیشه از خود میپرسم تو از دیروزت چقدر بهتر شدهای؟ نه اینکه چقدر بیشتر در کارت پیشرفت کردهای، چقدر پول جمع کردهای و چقدر به قول امروزیها به موفقیت نزدیک شدهای نه. این مزخرفات را نمیگویم، اینکه چقدر خودت انسان بهتری شدهای، هرکس خودش میداند چطور میتواند انسان بهتری باشد.
از این حرفها بگذریم. از نوشتن بگویم. در حال همکاری با وبسایت برآیند هستم. وبسایتی با موضوع رشد و توسعه فردی. از آنجایی که این حوزه همیشه مورد علاقه من بوده و هست همکاری با این تیم را دوست دارم و از نوشتههایم لذت میبرم.
دنبال موضوعات خاصی میگردم که برای وبسایت خودم یعنی mrashouri.com محتوا بنویسم. یک سری موضوعات را از قبل مشخص کردهام و احتمالا به سراغ آنها بروم. اما یک کیورد ریسرچ جدید میتواند باز هم در این راه به من کمک کند. به هر حال خواستم بگویم من برگشتم و قرار است بیشتر بنویسم.