کتابهایم امروز رسیدند، از دیدنشان کلی خوشحال شدم. هنوز وقت نکردم درست و حسابی تورقی کنم اما کتابهای خوبی هستند. تقریبا مطمئنم که همهشان کتابهای خوبی هستند.
دیشب یک کتاب به اسم دید اقتصادی را شروع کردم، کتاب خوشخوانی است و در مدت کوتاهی صفحات زیادی را خواندم. از آنجا که عکس هم زیاد دارد صفحاتش زود ورق میخورند. حتما بعد از اتمام کتاب درمورش خواهم نوشت.
چند کتاب را شروع کردهام و همهشان نصفه مانده اند. از این عادتها نداشتم. معمولا وقتی کتابی را شروع میکردم تا تمامش نمیکردم، کتاب دیگری را بر نمیداشتم، اما این چند وقته آنقدر شوق خواندن و دانستن دارم که دلم میخواهد به یکباره همه کتابها را قورت بدهم. اما کارم درست نیست خودم میدانم. باید برای کتاب خواندن هم برنامه ریزی درستی داشته باشم.
ته دلم کمی اضطراب و استرس حس میکنم. این اضطراب حاصل مخلوطی از افکار مختلف است که توی سرم می چرخد، برای بعضیهاشان میشود کاری کرد و برای بعضیهاشان هم فقط گذر زمان نیاز است. اینکه دقیقا باید چه کار کنم را نمیدانم و باید درست و حسابی بنشینم و فکر کنم.
این هفته زود تمام شد. اصلا این چند هفته اخیر خیلی زود گذشتند، با اینکه سعی میکنم در طول روز کارهایی انجام دهم که آخر شب از زمان از دست رفتهام ناراضی نباشم باز هم حس نارضایتی در من است. اگر کسی میداند چطور میشود این مرض را درمان کرد کمی در موردش برایم بنویسد.
میخواهم تایپ 10 انگشتی یاد بگیرم. سرعت تایپم کند نیست ولی با دو سه انگشت بیشتر نمینویسم که به درد نمیخورد. تمرین را از امروز شروع کردم. با کمک سایت یوتایپ میخواهم این کار را انجام دهم. توی یکی از مقالاتش نوشته بود اگر روزی 20 دقیقه برایش وقت بگذارم طی مدت 1 تا 3 ماه پیشرفت زیادی خواهم کرد. 20 دقیقه به نظر زیاد نمیآید اما اجرا کردنش کمی سخت است. یادگیری مهارتهایی که نیاز به تمرین زیاد و مداوم دارد حداقل در اوایل کار خیلی حوصله سر بر است.
در موردش اینجا نوشتم تا تعهدی ایجاد شود که هر روز کمی تمرین کنم.
- چهارشنبه ۵ آبان ۰۰