محمدرضا عاشوری

وبلاگ نوشته‌ها و روزنوشته‌های محمدرضا عاشوری

یادی از ایام نه چندان دور

دیشب احساس کردم که شاید هدر وبلاگم نیاز به عوض شدن داشته باشه، گفتم برم بین عکس های قدیمی بگردم شاید یه عکس خوب پیدا کنم برای وبلاگم. یه سری عکس ها رو دیدم که کلی خاطرات رو برام زنده کرد، عکس هایی که یه زمانی حس خوبی بهشون داشتم. نه اینکه این عکس ها عکس شخص خاصی باشه ها، نه، یه سری عکس ها بودن از زمانی که وبلاگ مینوشتم، یا اون زمانی که تب فیسبوک داغ  شده بود. خلاصه با دیدن یه سری عکس ها یه ایده هایی برای نوشتن به ذهنم رسید که ایشالا در مطالب آینده بیانشون خواهم کرد. اما هدر برای وبلاگ پیدا نکردم.

یادتونه اون زمانی که فیسبوک رو بورس بود ؟ چقدر عمر ما پای فسبوک گذاشتیم :). ترم پایینی که بودیم موقع امتحانات فیسبوک رو دی اکتیو میکردیم که  بشینیم درس بخویم. ترمای آخر کلا امتحانا شروع میشد فسبوک رفتنمون میگرفت، از صب تا شب فیسبوک چک میکردیم تازه فعال تر از همیشه هم بودیم!

چه خاطره هایی که با عکس ها زنده نمیشن
بله. همینطوره متاسفانه :(
گالری گردی...:)
بله بله بله ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
این وبلاگ شامل نوشته‌های پراکنده‌ و روزنوشته‌هایی است که تصمیم گرفته‌ام منتشر کنم.

Designed By Erfan Powered by Bayan